۱۸تیر
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید
که مشغول جابجا کردن خاکهای پایین کوه بود.
از او پرسید : که چرا این همه سختی را متحمل میشود؟
مورچه گفت: معشوقم به من گفته است ا
گر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید
و من به عشق وصال او میخواهم این کوه را جابجا کنم.
حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمیتوانی این کار را انجام دهی.
مورچه گفت: تمام سعی ام را میکنم.
حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود
برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت:
خدایی را شکر میگویم که در راه عشق،
پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد...
"اگر تو نیز عاشق حقیقی باشی خداوند
کائنات را به خدمت تو میگیرد تا تو به معشوق برسی"
تعجیل در فرج صلوات
۹۲/۰۴/۱۸